محل تبلیغات شما

به نام قدرت مطلق

پنجشنبه 4 آبان ماه جلسه دهم از دوره سی و سومکارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60؛ نمایندگی سلمان فارسی

به استادی کمک راهنما مسافررضا؛ نگهبانی کمک راهنما مسافر محسن و دبیری کمک راهنما مسافررضا

با دستور جلسه: "وادی دوم" و جشن تولد سومین سال رهایی کمک راهنما مسافرجواد؛  رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.


خلاصهسخنان استاد:

خداوندرا شکر می‌کنم به جهت اینکه توانستم در خدمت شما عزیزان باشم و خدمت کنم. اگردقت کنیم می‌بینیم هیچ مخلوقی نیست که بیهوده باشد و به دردی نخورد شاید ما از رویندانستن موجوداتی را بیهوده می‌پنداشتیم و فکر می‌کردیم ضرر هم دارند درصورتی‌کههر موجودی برای انجام مسئولیتی است که با غریزه این مسئولیت را انجام می‌دهد

خداوندهمه موجودات مانند شیر، کفتار، حتی میکروب‌ها و باکتری‌ها را باهدفی حلق کرده استو سودشان بیشتر از ضررشان است. ما برای تغذیه و آنزیم‌های که در بدنمان تولیدمی‌شود احتیاج به مواد غذایی داریم ولی بعضی‌اوقات در اثر ناآگاهی موادی را به بدنمی‌دهیم که هضم این غذاها برای بدن دشوار است مانند هلیو باکتر می است که درروده تولید می‌شود و باید همیشه میزانش بالانس باشد و کم‌وزیاد شدنش برای بدن مضر است.


اگردقت کنیم این وادی به یک سفر اولی کمک می‌کند چون شخص می‌گوید چندین سال مصرف موادداشته‌ام و دیگر بدرد نمی‌خورم و دیگر قادر به تغییر نیستم ولی این وادی به شخصامیدواری می‌دهد و به شخص امید می‌دهد که این‌طور نیست چون هیچ مخلوقی پا به اینحیات نمی‌گذارد چون خداوند به ما اختیار داده است و ما می‌توانیم از پایین‌تریننقطه به بالاترین نقطه برسیم خداوند در وجود تک‌تک ما توانایی قرار داده است که تادر صراط مستقیم قرار نگیریم به این توانایی‌ها پی نخواهیم برد.

تک‌تکانسان‌ها هم مسئولیتی دارند که هیچ‌کس به‌جز خود شخص نمی‌تواند آن را انجام دهد وهرکس مسئول کار خودش است. جناب مهندس همیشه میگویند که وعده خداوند دروغ نیستو باید با اعمال ارزشی مسئولیت خودمان را انجام دهیم.



خلاصهسخنان استاد درباره مسافر جواد:

آقای جواد سفربسیار خوبی داشتند، آقا جواد یکی از بهترین‌ها بود و خود من همیشه لذت می‌بردم ازاینکه ایشان به این خوبی سفر می‌کنندایشان در تاریخ 92/10/10 وارد کنگره شدند92/10/15 شروع به مصرف دارو کردند و 93/7/30 گل رهایی را دریافت کردند.

یکروز ایشان به من تماس گرفتند و گفتند عکس شمارا در سایت کنگره دیده‌ام و می‌خواهموارد کنگره بشوم همان روز تشریف آورند و از همان روز تا الآن یک جلسه هم از کنگرهدور نمانده و همیشه برای دیگران الگوی خوبی بود و الآن هم مزد زحماتش را دریافتکرد و عمل کنگره را عملی کرد و شال کمک راهنمایی را دریافت کرد. تبریک میگویمبه آقای مهندس و خانم آنی، ایجنت، مرزبانی، رهجو های عزیزشان، به خانواده محترمشانو خود آقا جواد و امیدوار هستم به جایگاه‌های بالاتر صعود کنند.


 

اعلامسفر مسافر جواد:

آنتیایکس مصرفی تریاک، شیره و متادون مدت سفر 10 ماه روش درمان DST دارویدرمان OT نام راهنما آقای رضا رشته ورزشیوالیبال رهایی 3 سال.


 

آرزویمسافر جواد:

بهامید جهانی‌شدن کنگره 60



 

خلاصهسخنان مسافر جواد:

در سن19 سالگی توسط یکی از دوستان با مواد مخدر آشنا شدم و به‌صورت تفریحی به صورتی کههرچند ماهی یک‌مرتبه مواد مصرف می‌کردیم. قبلاً از مواد و مصرف‌کننده متنفر بودمبه دلیل اینکه در دوران کودکی قرار بود با پدرم به مسافرت برویم ولی من علاقه‌ایبه رفتن نداشتم و مدام گریه می‌کردم تا اینکه ساعت 4 صبح به مقصد رسیدیم با پدرمتا سر کوچه مادربزرگم رفتیم (تهران خیابان مولوی) پدرم به من گفت برو خانه مادربزرگ،می‌ترسیدم ولی با کتک رفتم به سمت خانه مادربزرگ، می‌دویدم و به پشت سرم نگاه می‌کردمتا اینکه متوجه شدم پدر نیست تا وقتی پدرم را می‌دیدم ترسم کم بود ولی وقتی رفت تاخانه چندین مرتبه به زمین خوردم و باز بلند می‌شدم و می‌دویدم تا اینکه به خانهرسیدم چنان به در می‌کوبیدم که تمام همسایه‌ها از خواب بیدار شدند، به‌محض اینکهدرباز شد خودم را در آغوش کسی که در را باز کرد انداختم و از ترس گریه می‌کردم.

مادربزرگمآمد و گفت: چطور آمدی ؟ با چه کسی آمدی ؟ گفتم با پدرم وقتی این را شنید باخشم گفتآدم بی‌مسئولیت می‌مرد پنج دقیقه دیرتر برای مصرف کردن برود. آن موقع متوجه اینحرفی که مادربزرگم زد نبودم تا اینکه دو سال بعد در سن 25 سالگی پدرم در اثر آوردوز به رحمت خدا رفت وقتی برای پدر مرد می‌گفتند در اثر ناراحتی قلبی فوت‌شده استتا اینکه بزرگ‌تر شدم فهمیدم در اثر مصرف هروئین آور دوز کرده است، از آن موقع کهفهمیدم پدرم جگرگوشه‌اش را ساعت 4 صبح در کوچه رها کرد و رفت از مواد و مصرف‌کنندهمتنفر شدم و تا سن سی‌وچندسالگی بر سر مزار پدرم نرفتم. تا زمانی که برای اولینبار طعم خماری را چشیدم.

دوستیکه باهم هم مصرفی بودیم به آلمان رفت به همین دلیل 12 سال همان تفریحی را هم انجامندادم. چون از مواد متنفر بودم اما هسته این کار در درون داشت جوانه می‌زد بدوناینکه متوجه بشوم در سن 32 سالگی شروع به مصرف مواد کردم و اولین خماری را کهچشیدم درد پدرم را فهمیدم، فهمیدم اگر من هم بودم همین کار را انجام می‌دادم و اگرهرکس دیگری هم بود این کار را انجام می‌داد چه‌بسا که خیلی از ما این کار را انجامداده‌ایم.

مدتیکه مواد مصرف می‌کردم به دلیل اینکه مانند پدرم یک موقع آور دوز نکنم مصرفم در حدشیره و تریاک بود و پا فراتر از این دو ماده نگذاشتم به همین دلیل همیشه در طولسال چند مرتبه ترک می‌کردم ولی باز به همان نقطه بازمی‌گشتم. تا اینکه خبر مرگدوستم که به آلمان رفته بود را به من دادند برای عرض تسلیت و به خانه این دوستم درایران رفتم وقتی وارد مجلس شدم برادر دوستم و چند تن از دوستان قدیم که اطلاعداشتم مصرف‌کننده هستند را دیدم ولی چهره‌هایشان تغییر کرده بود یکی از دوستانم بهمن گفت فردا با من تماس بگیر، برای مراسم سوم دوستم وارد مسجد شدم که دیدم چندنفریبا پیراهن سفید از طرف کنگره نشسته‌اند و یکی از این عزیزان به نمایندگی از بقیهاز طرف کنگره 60 تسلیت گفت و آنجا با اسم کنگره آشنا شدم از طریق سایت با نمایندگیسلمان آشنا شدم و عکس‌های دوستانم را دیدم یکی از این عزیزان برادر دوست مرحوممبود،

بهکنگره آمدم سفرم را شروع کردم و خیلی خوب سفر کردم اوایل قبول نداشتم ولی بعد ازمدتی به باور رسیدم وقتی به باور رسیدم درست انجام دادم.

بعداز سفر خدمت کردم و من به این موضوع اعتقاددارم که دوستم با رفتنش کنگره را به مننشان داد وقتی امتحان کمک راهنمایی دادم قبل از قبولی‌ام برادر دوست مرحومم را درپارک دیدم که با رهجو هایش صحبت می‌کرد یکی می‌گفت شربتم ریخته و دیگری از مشقت‌هایکه در کمپ دیده بود می‌گفت، در درون خودم گفتم چه می‌کشی از دست این رهجو هایت تااینکه در امتحان کمک راهنمایی قبول شدم و با دستور آقای تراب خانی با یکی دیگر ازدوستان برای تشکیل لژیون به نمایندگی سلمان آمدیم و به من گفتند بجای برادر دوستمآقای مهران به لژیون بروم و به دوست دیگرم گفتند شما لژیون جدید تأسیس کن و آنجابود که من به‌یقین رسیدم که دوستم با رفتنش کنگره را به من نشان داده است.

ازآقای مهندس و خانواده عزیزشان، از آقا رضا راهنمایی عزیزم که صادقانه خدمت می‌کننداز کمک راهنما علی جمالی و علی کاظمی، از آقا جلال، از ایجنت قبل و ایجنت فعلی، ازقسمت OT نشریات از هم‌سفرم که همیشه کنار منهستند از راهنمای هم‌سفرم و کلیه اعضای کنگره تشکر و قدردانی می‌کنم.


 

نگارش:مسافر مجید فروغی
ویرایش: مسافر فرزاد
عکس: مسافر محمد
نمایندگی سلمان فارسی اصفهان

 

وادی دوم و تاثیر آن روی من

دستور جلسه وادی ششم

حرمت کنگره 60 ، چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع است؟

کنگره ,اینکه ,مسافر ,پدرم ,شدم ,انجام ,تا اینکه ,به من ,و به ,را انجام ,یکی از ,خلاصه سخنان استاد ,نمایندگی سلمان فارسی

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مطالب اینترنتی TRANSLATION AND EDUCATION کامپیوتر کلیک شبستر roquangianon دیاناتم- انواع تم تولد و جشن تولد و بادکنک آرایی simloletac sterrafgoodgprer گیز کورپوسی(پل دختر ) میانه دامین Cheap MLB Los Angeles Angels of Anaheim Jerseys Sale, Never Let You Down.